نام وی علی، کنیهاش ابوالحسن و مشهورترین لقبهایش رضا است که از سوی پیامبر صلی الله علیه و آله و موسی بن جعفر علیه السلام به وی داده شده و بیانگر آن است که آن حضرت در آسمان، مرضیّ خدا و در زمین، پسندیده رسول خدا صلی الله علیه و آله و امامان پس از آن حضرت است.
مادر حضرت رضا علیه السلام نجمه نام داشت که امّالبنین، تُکتَم و خیزران نیز خوانده میشد. وی همراه بردگان از آفریقا به مدینه آورده و توسط موسی بن جعفر از برده فروش خریده شد و بدین وسیله به بیت امامت راه یافت و افتخار همسری پیشوای هفتم را پیدا کرد.
پیشوای هشتم به زیور اخلاق فردی و اجتماعی آراسته بود و در معاشرت با افراد مختلف با رفتار و برخوردهای سازنده خویش، درسهای آموزندهای به همگان میداد.
وی به همه انسانها اعم از آزاد و برده، سفید و سیاه، ارج مینهاد، با سیاهان بر یک سفره مینشست، با خدمتکاران انس داشت و در مواقع لازم با تذکرات لازم، یاران خویش را از فرو افتادن در دام فساد و انحراف بازمیداشت و در صورت بیتوجهی و اصرار بر خلاف، آنان را طرد میکرد تا کارهای خلاف ایشان به حساب آن حضرت گذاشته نشود به عنوان نمونه میتوان تذکرات، انتقادات و موضعگیریهای امام را در برابر برادرش زید و برادرزادهاش محمد بن جعفر نام برد.
امام رضا علیه السلام به همان اندازه که نسبت به مستضعفان و زیردستان مهربان و متواضع بود در رویارویی با مستکبران و طاغوتهای زمان خود بیاعتنایی میکرد.
برخورد تحقیرآمیز آن حضرت با فضل بن سهل وزیر مأمون شاهد گویای این سیره امام علیه السلام است:
فضل به حضور امام رسید، مدتی بر سر پا ایستاد و حضرت به وی اعتنایی نکرد تا آن که سر بلند کرد و فرمود: چه کار داری؟ گفت: سرور من! این نامهای است که مأمون برای من نوشته است و شما که ولیعهد هستید شایسته است که همسان با عطایای خلیفه مرا مشمول بخششهای خویش سازید.
امام دستور داد نامه را بخواند.
فضل همچنان که ایستاده بود نامه را خواند.
حضرت فرمود: اگر تقوا پیشه کنی همانند آنچه در این نامه آمده ما نیز به تو میدهیم.
حدود دو سوّم از عمر امام رضا علیه السلام پیش از امامت آن حضرت سپری شد. متأسفانه از فعّالیّتهای آن بزرگوار در این مقطع جز چند رویداد چیزی در دسترس نیست.
در یک نگاه، مقطع 35 ساله یاد شده دوران رنج و محنت آن حضرت بود؛ زیرا از یک سو به چشم خود میدید که آل علی علیه السلام و پیروان ائمه علیهم السلام به جرم اعتقاد به امامت پدر بزرگوارش گروه گروه گرفتار چنگال ستم حکمرانان عباسی شده و به دست آنان شهید میشوند. از سوی دیگر بسیاری از شیعیان بر اثر دسترسی نداشتن به امام زمانشان و تبلیغات سوء جیره خواران دستگاه خلافت، در مسأله امامت دچار شک شدهاند.
جریان دستگیری و گرفتاریهای پی در پی پدر بزرگوارش و در نهایت شهادت مظلومانه آن حضرت بیش از پیش فرزند موسی بن جعفر علیه السلام را آزردهخاطر ساخت و خشم و نفرت او را نسبت به مسببان این جنایت بزرگ برانگیخت.